شب که تو خوابیده بودی من برق چشمات و میدیدم
تو خواب بودی
ولی من میدیدم که داری بهم لبخند میزنی
باهات حرف میزدم دستم و تو مشتت میگرفتی
یهو
صدای خر و پفت بلند شد
انگار که از اول خواب بودی
چشمات برق نمیزد
لبخند نمیزدی
حرفام و نمیشنیدی
انگار که شوخیت گرفته بود
منم جدی جدی بهت گفتم دوست دارم
و
شوخی شوخی تو بغلت خوابم برد
❤
:: موضوعات مرتبط:
دست نوشته ها ,
خواب و بیداری ,
,
|
امتیاز مطلب : 399
|
تعداد امتیازدهندگان : 120
|
مجموع امتیاز : 120